
تعداد نشریات | 24 |
تعداد شمارهها | 849 |
تعداد مقالات | 7,535 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,283,595 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 11,519,829 |
اصل توالی رسایی در زبان گیلکی شرق گیلان | ||
زبانشناسی و گویشهای ایرانی | ||
دوره 5، شماره 2، اسفند 1399، صفحه 241-268 اصل مقاله (517.86 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22099/jill.2021.37476.1211 | ||
نویسندگان | ||
شهین شیخ سنگ تجن* 1؛ هما باقری پور2 | ||
1استادیار زبانشناسی/ دانشگاه پیام نور | ||
2دانشجوی کارشناسی ارشد زبانشناسی/ دانشگاه پیام نور | ||
چکیده | ||
زبان گیلکی یکی از زبانهای ایرانی نو از شاخة زبانهای شمال غربی است که در استان گیلان رواج دارد. در این پژوهش اصل توالی رسایی در زبان گیلکی شرق گیلان و چگونگی تبعیت واژگان زبان گیلکی از این اصل در هجای سنگین (CVCC) توصیف شده است. بر اساس این اصل، رسایی باید از مقدار کمینه شروع شود، در هستة هجا به اوج برسد و سپس تا پایانه کاهش یابد. در میان آواها، واکهها رساترین و همخوانهای انسدادی کمرساترین آواها به شمار میروند. در پژوهش حاضر ابتدا 980 واژه با ساختار هجایی CVCC از میان 23660 واژه شناسایی شدند. سپس توالی خوشههای دو همخوانی در جایگاه پایانی در واژههای تکهجایی و چندهجایی بدون در نظر گرفتن تقطیع هجایی، بر مبنای واکۀ مرکز در جدولهای جداگانه طبقهبندی شدند و در نهایت اصل توالی رسایی در هر خوشۀ همخوانی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان میدهند که اولاً ساخت هجای زبان گیلکی CV(C)(C)است. هجای کمینهCV و استفاده از یک یا دو همخوان در پایانۀ هجا اختیاری است. همچنین بررسی رسایی همخوانها در خوشة پایانی هجا نشان میدهد که اصل توالی رسایی در برخی از دادهها تائید و در برخی دیگر نقض شده است؛ به گونهای که در بیشتر هجاهایی که خوشۀ دو همخوانی پایانه به همخوانهای روان [l,r]، همخوانهای خیشومی [n,m]و همخوانهای سایشی [s,z,f] ختم میشود، اصل توالی رسایی نقض میگردد. | ||
کلیدواژهها | ||
اصل توالی رسایی؛ هجا؛ خوشة همخوانی؛ واکهها؛ زبان گیلکی | ||
مراجع | ||
بیجنخان، محمود. (1394). واجشناسی نظریه بهینگی. تهران: سمت. ثمره، یدالله. (1378). آواشناسی زبان فارسی. تهران: مرکز نشر دانشگاهی. جهانگیری، نادر. (1394). زبان گیلکی گویش لاهیجان. رشت: ایلیا. حسیننیا کجیدی، محمد. (1394). فرهنگ و گویش گیلکی شرق گیلان (شهرستان املش). رشت: بلور. رحیمی، افشین، بهرام وزیرنژاد و محرم اسلامی. (1393). اصل توالی رسایی در زبان فارسی. دوفصلنامه پردازش علائم و دادهها، 1(21)، صص. 87-94. ستوده، منوچهر. (1392). فرهنگ گیلکی. رشت: ایلیا. شیخ سنگتجن، شهین (1395). بررسی توالی واجها در آواهای زبان تالشی.چهارمین کنفرانس بینالمللی پژوهشهای کاربردی در مطالعات زبان.صص. 1-14. صبوری، نرجسبانو وبلقیس روشن. ( 1394). فعلهای گیلکی. رشت: ایلیا. عباسی لاهیجی، بیژن. (1393). فرهنگ عامه روستاهای کوهپایه ای شرق گیلان. رشت: گیلکان. فیاضی، مریمالسادات. (1392). تکرار در گویش گیلکی.پژوهشهای زبانشناسی تطبیقی، 3 (6)، صص. 139-159. کردزعفرانلو کامبوزیا، عالیه و بهرام هادیان. (1388). طبقات طبیعی در واکههای زبان فارسی.پژوهش زبان و ادبیات فارسی. 7 (15)، صص. 117-144. کردزعفرانلو کامبوزیا، عالیه و منصور شعبانی. (1386). برخی از فرایندهای واجی در گویش گیلکی رودسر. زبان و زبانشناسی، 3 (5)، ص21-38 کردزعفرانلو کامبوزیا، عالیه، روحالله یعقوبی و علی مالمیر. (1397). بررسی اصل توالی رسایی و قانون مجاورت هجا در واژههای سههجایی با هجای آغازین CVCC در زبان فارسی. پژوهشهای زبانشناسی، 10 (1) شمارۀ پیاپی (18). صص. 61-82. مرعشی، احمد. (1363). واژهنامه گویش گیلکی به انضمام اصطلاحات و ضربالمثلهای گیلکی. رشت: طاعتی. Al Tamimi, Y. A. S., & Y. Al Shboul. (2013). Is the phonotactics of the Arabic complex coda sonority based? Journal of King Saud University- Languages and Translation, 25 (1), pp. 21-23. Belvins, J. (1995). The syllable in phonological theory. In A handbook of phonological theory, edited by. J. Goldsmith. pp.206-244. Oxford: BlackWell. Broselow, E., & D. Finer (1991). Parameter setting in second language phonology and syntax. Second Language Research, 7 (17), pp. 35-59. Butt, M. (1992). Sonority and the explanation of syllable structure.Linhguistische Brechte, 137 (1), pp. 45-67. Carr, P. (1993). Phonology. London: MacMillan Press Ltd. Clements, G. N. (1990). The role of the sonority cycle in syllabification. Papers in laboratory phonology I: between the grammar and the physics of speech. edited by. John Kningston & Mary Beckman. pp. 283-333. Cambridge: Cambridge University Press. deSaussure, F.(1916). Course de linguistiquegenerale. Lausanne and Paris: Payot. Goldsmith, J.(1990). Auotosegmental andmetrical phonology. Oxford: Black-well. Grammont, M. (1933). Traite de phonetique. Paris: Librairie Delagrave. Jespersen, O. (1904) Lehrbuch der Phonetik. Leipzig & Berlin: B. G. Teubner. Kenstowicz, M. J. (1994). Phonology in generative grammar. The USA: Blackwell pub. KordZafaranlouKambouzia, A. & M. Zolfeghari Serish. (2006). Sonority hierrarchy principle in CVCC syllable of persian. J. Humanities, 13(1), pp. 107-122. Lass, R. (1984). Phonology and introduction to basic concepts. Cambridge: Cambridge University Press. Parker, S. G. (2002). Quantifing the sonority hierarchy. Ph.D. dissertation, University of Massachusettes Amherst. Roca, I. & W. Johnson. (1999). A course in phonology. Massachusetts: Blackwell Publishes Inc. Selkirk, E. (1984). Phonology and syntax: the relation between sound and structure. Cambridge, MA: MIT Press. Sherwin, S. (1999). The sonority sequencing principle in interlanguage. Working papers in linguistics, 5 (1), pp. 55-74. Sievers, E. (1881). Grundzugeder phonetik. Leipzig: Breitkopf and Hartel. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 410 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 313 |